loading...
دل نوشته های دختر کارمند
دختر کارمند بازدید : 30 یکشنبه 10 فروردین 1393 نظرات (4)

سلام دوستان

سال نو بهتون تبریک میگم و روزهای خوب براتوت آرزو میکنم

مدتی میشد که آپ نبودم

شرمنده اصن وقتشو نمیکردم دلم میخواست بیام فرصت نمیشد

فکر میکردم سال جدید تو همین روزای اول سال برام اتفاقای خوب بیفته  با توجه به برخورد چنار تصور میکردم چنار بعد عید میخواد صحبت کنه تو دلم کلی خوشحال و مشعوف بودم برای خودم اینطوری حلاجی میکردم که تو عید وقت نمیکنه شاید مسافرت میرن ...میگفتم حالا مهم نیست اینوره عید یا اونوره عید مهم اینه که قسمت بشه کلی رویاپردازی میکردم راجبه خواستگاری و بله برون اینا.

همه چیز تموم شد درست دو روز مونده بود به آخر سال و شروع سال جدید .سال جدیدی که میتونست خوب باشه و منو به زندگی امیدوار کنه.

اما چی بگم چی بگم

سخت دلتنگشم

حتی نمیتونم دیگه ببینمش

حتی همون دلخوشیه کوچیکم از دست دادم

lkمن رفتم از اون محل کار.من رفتم به ااجبار رفتم با دل شکسته رفتم محل کارمو با گریه ترک کردم.

نمیتونم نمیتونم نمیتونم بدون عشق به زندگی ادامه بدم

درست چند روز قبله عید یعنی هون روز چهارشمبه سوری این اتفاق تلخ این جدایی افتاد

هیچ وقت اون روز تلخ فراموش نمیکنم هیچ وقت حتی یه درصدم فکرشو نمیکردم جدایی بینمون بیفته من داغون شدم نابود شدم زندگی من از همون روز آخری که محل کارمو ترک کردم تتموم شد من دیگه احساس ندارم من دیگه خوشحال نیستم من دیگه زندگی نمیکنم تنها دلیلم برای زندگی از بین رفت

داشتم میمردم

فکر اینکه ریگه نمیتونم ببینمش

داره دیوونم میکنه

 

 

 

دختر کارمند بازدید : 57 چهارشنبه 23 بهمن 1392 نظرات (2)

این روزا زندگی برام خیلی سخت شده

از یه طرف خود چنار از طرف دیگه بچه های حسود ادارمون

بچه هامون دارن از حسودی میمیرن دق میکنن

متوجه پچ پچ کردن غیبت کردنشون هستم

تا منو میبینن ساکت میشن

میگن ما قبل این(منظورشون منم) اومدیم اداره کسی محلمون نداد

اون وقت پسره چقد خاطر اینو (یعنی منو) میخواد...

خب عزیزم تو هم یه کم خوب باش خوش قلب باش خانوووم باش

اونوقت پسرا واست صف میکشن

یکی از دخترامون واسه چنار میمیره

اصن خودشو کشت واسه چنار

باورتون نمیشه روزی صد بار میرفت همون طبقه چنار بالا سرش به بهونه های مختلف باهاش صحبت میکرد حتی چند بار واسش غذا برد...

این دختره چند ماهه روزگار منو سیاه کرده نذاشته آب خوش از گلوم پایین بره

میدونه چنار منو دوس داره

الان خسته ام فردا میام بقیشو میگم

تا فردا

خدانگهدار

دختر کارمند بازدید : 36 شنبه 19 بهمن 1392 نظرات (0)

دیشب تا دیر وقت خوابم نبرد

واسه همین صبی نمیتونستم چشامو باز کنم و خونه موندم

توو ادارمون خیلیا قضیه منو چنار میدونن

دوستای اون

چن تا از دوستای من

طبقه قبلی که بودم چنار اول صبح میومد سرمیزد و بعدش میرفت طبقه خودشون

یادمه یه بار یکی از همکارا گفتش آقای ...کاری داشتین؟!

چنار گفتش: واسه صله رحم اومدم اینارو با خنده میگفت و به منم نگا میکرد

 

دختر کارمند بازدید : 49 پنجشنبه 17 بهمن 1392 نظرات (2)

چنار

عشقم عزیزم نفسم وجودم عمرم

عزیزتر از جونم

دلیل نفس کشیدنم

دلیل زنده بودنم

من تورو از خودم بیشتر دوس دارم

اول خدا بعدش شما

چنار

قبل ازین

معنی دوس داشتن

نمیدونستم

چنار من با تو فهمیدم

چنار باور کن دوست دارم

ای کاش میشد نوشته های دلمو بخونی

ببینی دلم، دل پاره پاره ام چقدر برای شما بی تابی میکنه

چنار من اگه انقدر دوست دارم تقصیری ندارم

تقصیر دلمه

دلم آروم نمیشه

دلم مثه دریای ناآروم میمونه دریای خروشان

چنار پیشم بیا ببین این دل چه حرفا داره

چنار زندگی بدون شما برای من محاله

چنار درکم کن

چناااار

امروز پنشنبه بود سرکار نرفتم

ظهری رفتم کلاس نقاشی،تعداد هنرجو زیاد بود منم حوصله نقاشی نداشتم یه خورده کلاس بودم بعدش رفتم انقلاب یه خورده وسیله نقاشی گرفتم و رفتم خونه



دختر کارمند بازدید : 47 چهارشنبه 16 بهمن 1392 نظرات (0)

خدا جون کمکم کن

من خیلی دوسش دارم

من طاقت نمیارم بدون اون

ظاهرم درست و مرتب

باطنم ناراحت و افسرده

فکرم خسته و آشفته

دلم شکسته و غمگین

روحم ناآرام حیران و سرگردان

من یه مرده ام

یه شکست خورده

یه بنده خدا اختیار عقل و قلبشو از دست داده

تموم امیدها و آرزوهام تبدیل شدن به ناامیدی

چی فکر میکردم چی شد

خدا جون،اونم منو دوس داره!!!اونم به من فکر میکنه!!!

نمیتونم تمرکز کنم نمیتونم کاری انجام بدم فقط دلم میخواد آهنگای غمگین گوش بدم و چشامو ببندم

توو اداره هم همینطوری ام با آهنگ خودمو آروم میکنم

خونه هم میام یه راس میرم اتاقم آهنگ گوش میدم و دراز میکشم

بی اشتها شدم میل به غذا خوردن ندارم

تا چند وقته پیش همکارا میگفتن چقدر میوه میخوری همش در حال خوردنی

الان دیگه شامم نمیخورم

ناهارمم با بی میلی هر چه تموم تر تک و تنها میخورم انگار دارم زهر میخورم

نمیدونم

نمیدونم

نمیدونم

پاک کلافه و گیج شدم

چی شد!چطور شد!

اون دختر عاقل کجار فت!!

چرا و چطور من به این حال و روز افتادم!!!

درمون درد من بیمار گونه من دل شکسته من نا امید چیه!!!!!!!!!!!!!!!!!

خدا جون کمکم کن

تنهام نذار

خدا، میدونم هر اتفاقی که واسم میفته حکمتی داره از جانب شما میدونم به خیر و صلاحمه

خدا کمکم کن

خدا جون مثه همیشه مراقبم باش

دختر کارمند بازدید : 44 سه شنبه 15 بهمن 1392 نظرات (0)

نمیدونم چم شده!!!

پیش خودم میگم کاش اینطور علاقه مند نمیشدم بهش

نمیتونم درست تصمیم بگیرم فکر کنم

احساس ضعف میکنم احساس عجز ناتوانی

سابقه نداشته این وضعیت

خدایا چرا اینطور شدم من!!!

قبلا منطقی تصمیم میگرفتم رفتار میکردم

الان میرم ادره آهنگ گوش میدم....

امروز در خلوت و آرامش نشسته بودم چایی توو دستم بود از پشت پنجره به نعمت زیبای خدا،به بارش برف نگاه میکردم

ساعت سه اینطورا بود یه مورد خاص غیرقابل پییش بینی اتفاق افتاد

امر خیرخجالتلبخندخواستگار

توو این جور مواقع آدم میمونه چی بگه!!!

اگه فکر میکنین چنار بهم پیشنهاد داده سخت در اشتباهین

همه میان ازم خواشتگاری میکنن جز اون

من تنها به چنار بله میگم

تا الان چن تا خواستگار بخاطر اون رد کردم

چنار ای کاش متوجه میشدی

اگه اونارو قبول میکردم االان اینجا نبودم

من فقط چنار خودمو میخوام

دختر کارمند بازدید : 54 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (1)

ساعت ده شب شده و من همچنان در اینترنت بسر میبرم

دلم برای چنار تنگش شده

چنار دوست دارم

چنار هر بار اومدم فراموشت کنم نشد

چنار من نمیتونم فراموشت کنم

چنار  ذره ذره وجودم دوست داره

چنار من تورو نه واسه خودم نه از سر هوس میخوام عمر دوباره منی تورو واسه نفس میخوام

نمیدونم چی شد چطور شد انقدر بهت علاقه مند شدم

دیوونت شدم شیفتت شدم

از همون اولش حس خوبی بهت داشتم به دلم نشستی

یواش یواش حس خوب تقویت شد بیشتر شد الان داره فوران میکنه

اون اولش شاید فراموشی آسون بود الان دیگه نه

هر روز جلو چشمی

میبینمت میشنومت احساست میکنم

نفسم به نفس تو بسته شده

چنار انتخاب عقل و دلمی

راستش اولش عقلم تاییدت کرد بعدش دلم

واسه همینه نمیتونم فراموشت کنم

احساس دل از عقل بالاتره

چنار فردا بیا پیشم

چنار تنهام نذار

چنار دیگه مثه اون وقتا ازت خجالت نمیکشم

قول میدم این دفه منم همراهی کنم

منم باهات صحبت میکنم

چنار

میای فردا پیشم!!!

چنار مرتب اون صدای قشنگت توو گوشم پیچیده میشه

چنار من تورو واسه خوب بودنت اینکه پسر واقعا خوبی هستی دوس دارم

چنارم عشقم دلیل نفس کشیدنم دلیل زندگی کردنم  دوست دارم

دختر کارمند بازدید : 38 دوشنبه 14 بهمن 1392 نظرات (0)

سلام                    آخ آخ چه امروز هوا سرد بود جه برفی اومد

 امروز حالو حوصله نداشتم "ناراحت"اصولا روزایی که چنار نمیبینم اینطوریم

تنها یه بار سر صب دیدمش اونم تنها یه نگاه کوچولو

کار خداست،همیشه سر راه هم سبز میشیملبخند  همیشه با اسانسور زوج میرم دیدم اسانسور زوج نمیاد با فرد رفتم"لبخند"همینکه از اسانسور پیاده شدم چنار دیدم توو سالن بود پیش آقای پ،چنار کاپشن سفید پوشیده بود عزیزم قیافش بامزه شده بود

از یعد ناهار اون سمت که من میشینم خلوت شده بود منم حجم کارم سبک شده بود کاپشنمو انداخته بودم رو پام یخ زده بودم از سرما یه کم کتاب خوندم چای خوردم

"قلب"دلم میخواست چنار پیشم میومد ولی نیومد

رفتم طبقه چنار،به دوستم سر زدم ازش پرسیدم چنار امروز اومده؟ کفتش: آره اومده. خودم خندم گرفت ازینکه این سوال پرسیده بودم چون صبی دیده بودمش

چه کنیم دیگه!!!عشق و عاشقی حواس واسمون نزاشته!همینکه خودمو جا نمیذارم خیلیه

وقت رفتن بود کارت زدم و رفتم

تازه امروز یه اتفاق خوبم واسم افتاد،داشتم از مرکز خرید ...رد میشدم که شنیدم یکی میگه سی دی رقص عربی اسپانیایی...

بین خودمون باشه ها من اصن رقص بلد نیستم توو مهمونیا جشنا...هزارتا بهونه میارم...همیشه فرار میکنم از رقص

آخه تا کی!!!تا کی فرار کردن،بهونه آوردن

از تابستون دمبال کلاس رقص میگشتم  چن تایی پیدا کردم اما هیچ کدومش جور نشد

میخواستم کلاسای یه ماهه واسه شب عید برم هزینه هر کلاسش پنجاه تومن بود بابا کرم و ترکی یه ماهه بودش

لبخندکارم راحتتر شد سه تا سی دی خریدم همش شد شیش تومن عربی ایرانی اسپانیایی ترکی باله...

به همین راحتی و ارزونی

خودم خونه یاد لبخندمیگیرم

 

دختر کارمند بازدید : 35 یکشنبه 13 بهمن 1392 نظرات (0)

سلام

امروز راحت از خواب بیدارشدم بدون اینکه بخوام تمبل بازی دربیارم حاظر شدم و به موقع اداره رسیدم

بعد از صرف چای نه چندان خوشمزهنیشخند رفتم پیش سرپرستمون ناگهان چشمون به جمال آقا چنار روشن شد بهش محل ندادمچشمک

رفتم طبقه خودمون داشتم به کارام میرسیدم ییهو دیدم آقا چنار اومده بالاسرم بهم گفتش سلام خانوم ...منم زورکی بهش سلام دادم زبان  عزیز دلم جوگیر شده بود لبخندگوشیشو گذاشت رو میزم چشمکمنم سرسنگین بودم محلش نمیدادم گفتش اونروز...گفتم یادم نیست دوباره داشت تکرار میکرد حرفاشو منم گفتم هیچی یادم نیست اونم گفت اوکی و رفت

چنار من میشناسمقلبمن بزرگش کردملبخنداز قبل بهتون گفته بودم روشش چیه

یکی نیس بهش بگه چی میخوای این طبقه! واسه چی میای!مگه خودتون طبقه نداری!!!!چشمک

یه کمی گذش،دوباره اومد طبقه ما،میز من نزدیک در ورودیه اون سمت آسانسور وایساده بود و الکی خودش درگیر کار نشون میداد و مخفیانه نگام میکردچشمک

جدیدا گذرش به طبقه ما زیاد شده

توو اون شلوغی کار همهمه مردم عادی همکارا خیلی شیک و مجلسی هنزفری گذاشته بودم توو گوشام و آهنگ گوش میکردم توو حالو هوای خودم بودم

با صدای چنار ازون حس درومدم چنار گوشیش دستش بود و سمت آسانسور وایساده بود بلند بلند با موبایلش صحبت میکرد حرفاشو نمیشد درست شنید مگه میشد با صدای بلند همکارا ارباب رجوع آهنگ من...

امروز ادارمون خیلی شلوغ بود مخصوصا طبقه ما صدا به صدا نمیرسید

ای کاش میتونستم بشنوم چی میگهچشمکچون مخاطیش من بودملبخندمطمئنم کسی اونوره خط نبوده

از لا به لای حرفاش تنها یه کلمه شنیدم ؛صحبت ،میگفتش باهاش صحبت کن

 

چنار دوست دارم

چنار امروز لباس کاموایی طوسی پوشیده بود با همون شلوار قهوه ای مروفش

چنار

ج

ن

ا

ر

دوست دارم

چنار عمر دوباره منی

چنار عزیزتر از جونمی

دختر کارمند بازدید : 38 شنبه 12 بهمن 1392 نظرات (1)

سلام سلام

خوب هستین؟!

اول هفتتون بخیر

چه خوبه امروز خونه موندم و دارم استراحت میکنم  هی وبگردی هی کتاب خوندن هی دراز کشیدنلبخندلبخندبه بهلبخندتمبلیم عااااااااااالمییییی داره

حالا ببینیم آقا چنار امروز چه میکنه!!!

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 14
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 31
  • بازدید کلی : 4,013
  • کدهای اختصاصی

    هدایت به بالا

    کد هدایت به بالا